داستان عبرت انگیز دعای خیر کوروش کبیر برای ایران
<p>روزي بزرگان ايراني و مريدان زرتشتي از کوروش بزرگ خواستند که براي ايران زمين دعاي خير کند و ايشان بعد از ايستادن در کنار اتش مقدس اينگونه دعا کردن:</p><p>خداوندا اهورا مزدا اي بزرگ آفريننده، آفريننده اين سرزمين بزرگ، سرزمينم ومردمم را ازدروغ و دروغگويي به دور بدار.<br />بعد از اتمام دعا عده اي در فکر فرو رفتند و از شاه ايران پرسيدند که چرا اين گونه دعا نموديد؟</p>
<p>فرمودند: چه بايد مي گفتم؟ يکي جواب داد: براي خشکسالي دعا مينموديد.<br />کوروش بزرگ فرمودند: براي جلو گيري از خشکسالي انبارهاي اذوقه و غلات مي سازيم.<br />ديگري اينگونه سوال نمود: براي جلوگيري از هجوم بيگانگان دعا مي کرديد.<br />ايشان جواب دادند: قواي نظامي را قوي ميسازيم و از مرزها دفاع مي کنيم.<br />گفتند: براي جلوگيري از سيلهاي خروشان دعا مي کرديد.<br />پاسخ دادند: نيرو بسيج ميکنيم و سدهايي براي جلوگيري از هجوم سيل مي سازيم.</p>
<p>و همينگونه سوال کردند و به همين ترتيب جواب شنيدند...<br />تا اين که يکي پرسيد: شاها منظور شما از اين گونه دعا چه بود؟!</p>
<p>و کوروش تبسمي نمودند و اين گونه جواب دادند:<br />من براي هر سوال شما جوابي قانع کننده آوردم ولي اگر روزي يکي از شما نزد من آيد و دروغي گويد که به ضرر سرزمينم باشد من چگونه از آن باخبر گردم و اقدام نمايم؟ پس بياييم از کساني شويم که به راست گويي روي آورند و دروغ را از سرزمينمان دور سازيم، که هر عمل زشتي صورت گيرد باعث اولين آن دروغ است.</p>
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در 16 شهريور 1397 ساعت 15:55 توسط سجاد
| تعداد بازديد : 135